آبشار رندان کجاست؟
سفر به آبشار رندان
یکی از جاذبه های زیبای طبیعت آبشار است و یک پدیده شگفت انگیز و رویایی که در طبیعت ایران از این جاذبه های زیبا کم نیست. یکی از این آبشار ها، آبشار رندان است که در روستای رندان واقع شده. این آبشار در ارتفاع ۲۲۰۰ متری از سطح دریا قرار گرفته، آبشار رندان بعد از آبشار سنگان بلندترین آبشار در اطراف تهران هست. این روستا در مسیر جاده کن سولقان قرار گرفته و از تهران حدود ۱ ساعت فاصله دارد. در این روستا درختان گیلاس، آلبالو، سیب و گردو و... به وفور یافت می شود. این منطقه به دلیل درهها، آبشارها و آب و هوای مطبوع مورد توجه گردشگران قرار گرفته. این روستا در منطقه کوهستانی قرار گرفته و در زمستان به علت بارش برف جاده مسدود شده و تردد سخت میشود. در این روستا قلل تالون رندان، ل نیز، لوارک و سرلت وجود دارند. امامزاده داوود، رودخانه کن، روستاهای کن و سولقان، آبشار و روستای سنگان از جاذبه های دیدنی نزدیک روستا هستند.
مشخصات کلی سفر به آبشار رندان:
۱- شهر مبدا: تهران
۲- فاصله روستای رندان تا شهر تهران: ۲۷ کیلومتر از اتوبان همت ابتدای ورودی خیابان کوهسار
۳- مسیر دسترسی به آبشار رندان: تهران، بزرگراه همت، بزرگراه آبشناسان، بلوار کوهسار، جاده کن سولقان، بعد از روستای سنگان، روستای رندان، آبشار رندان (کیلومتر ۱۸ جاده امامزاده داوود، از سر جاده تا روستای رندان حدود 6 کیلومتر جاده آسفالته در پیش دارید.)
۴- تاریخ برگزاری: جمعه، ۴ آذر ۱۴۰۱
۵- مهلت اطلاع همراهی: تا ۴۸ ساعت قبل از سفر (گذشته)
۶- ساعت برگزاری: حرکت جمعه ۴ آذر ماه ساعت ۵:۰۰ / برگشت همان روز ساعت ۱۳:۰۰
۷- مدت برنامه: یک روزه
۸- قرار ملاقات افراد: فلکه دوم شهران
۹- ظرفیت سفر: محدود (۱۰ نفر)
۱۰- غذا و خوراکی: یک وعده صبحانه، تنقلات (تخمه، بادام، پسته، خرما، میوه و..)
۱۱- مدت زمان کوهپیمایی: ۱ ساعت و ۱۵ دقیقه الی ۳۰ دقیقه
۱۲- وسیله نقلیه: هر فرد با ماشین شخصی
۱۳- لباس: بلوز و شلوار تابستانی، عینک آفتابی، کلاه آفتابی، پلار، دستکش گرم
۱۴- تجهیزات: کوله کوهنوردی (هر فرد ۲۰ لیتر)، کفش مناسب فصل، پیکنیک کوچک، کتری یا فلاسک آب گرم، ظرف غذا، قاشق، چاقو، چنگال، ماهیتابه (در صورت داشتن غذاهای گرم کردنی)، آب (یکلیتر)، باتوم کوهنوردی (هر فرد دو عدد)، لوازم بهداشتی شخصی.
۱۵- سرپرست و گرداننده: امیرعلی کاظمیپور
۱۶- وضعیت آب و هوای منطقه در زمان برگزاری: صبح خنک آفتابی، ظهر خنک آفتابی
۱۷- سایتهای پیشنهادی و معتبر برای مشاهده دقیق تر آب و هوای منطقه در لحظه:
https://havakouh.com/rendan/3073
۱۸- موقعیت مکانی:
https://goo.gl/maps/tcJ9PsGy1X3GVjccA
۱۹- امکان سفر و صعود انفرادی: توصیه نمیشود
۲۰- هزینه سفر: این سفر هزینهای به همراه نداشت
۲۱- شرح مختصر مسیر آبشار رندان و چالشهای سفر به آبشار رندان: مسیری که باید برای رسیدن به آبشار رندان یا روستای رندان طی کنید یک مسیر کاملا کوهستانی، بعد از رسیدن به روستا باید خودرو خودتون رو در کنار خیابان باریکی پارک نید. در ابتدای مسیر یک زمین چمن مصنوعی دست راست خودتون می بینید و در قسمتی نیز باید کوچهای را به سمت پایین حرکت کنید. مسیر آبشار به دلیل ساخت و سازهای بی رویه توسط سوداگران زمین پر از سنگ خورده است. حتی در بخشی، مسیر کاملا تسط یک سازنده مصدود شده، به این دلیل که زمین و حیاط خانه خود را کاملا بر سر راه ایجاد کرده است. جاده روستای رندان در فصل زمستان بسیار خطرناک و کاملا یخ زده است. به همین دلیل اصلا توصیه نمیشود که در فصل زمستان به این آبشار فصر کنید.
تاریخچه آبشار رندان
قدمت و تاریخچه روستا و آبشار رندان به دوران پیش از اسلام برمیگردد. در گذشته نام این آبشار رندون بوده و نام دیگر آن نیز روستای رمه دون است. قدمت روستا را با توجه به نحوه قرارگیری قبرها و اشیا کشف شده در روستای طالون که همجوار این روستا است، ۲۰۰۰ هزار سال تخمین زدهاند. البته برخی منابع نیز بر اساس اسناد به جا مانده قدمت این روستا را بیش از ۷۰۰ سال میدانند و همچنین ذکر شده که این منطقه از ییلاقهای محبوب پادشاهان قاجار در اطراف تهران بوده.
قله اوراک رندان
مسیر قله رندان یا قله اوراک رندان بسیار خلوت است و در طول مسیر پناهگاهی به چشم نمیخورد. پس در نظر داشته باشید از صعود انفرادی به قله پرهیز کنید و در فصل زمستان از صعود به قله به دلیل تغییرات دمایی زیاد خودداری کنید.
تجربیات و خاطرات سفر به آبشار رندان
امروز ۴ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۴ و نیم صبح، طبق معمول بذا تو حال خودم باشم، نه نمیخوام پاشم ولی خب قراره بریم آبشار رندان، پس باید بیدار بشم. به امیرعلی میگم زنگ بزن ادیب (دوست امیرعلی و همکارش) بگو ما نمیایم. اصلا بگو فاطمه مریض شده، سردرد داره، یه بهونه جور کن، میگه نه عزیز پاشو زشته. خلاصه که دل میکنم از رخت خواب گرم و نرم و آماده میشیم و حرکت میکنیم تا بریم دنبال ادیب. ساعت ۷ صبح ۳ نفری رسیدیم به روستای رندان و ماشین پارک کردیم و حرکت کردیم سمت آبشار. اول مسیر خیلی واسم جالب بود به خاطر اینکه زمین سنگ فرش شده بود و همون جا فهمیدم که ای وای! انگار قراره صحنههای ناراحت کننده زیادی ببینم. هرچی جلوتر رفتیم بیشتر به عمق فاجعه پیبردم و بیشتر دیدم ک با روستا چیکار کردن، ساخت و سازهای بیرویه. رسما کوه رو داشتن میکندن و خونه و ویلا درست میکردن. از یه راه باریکی که می خواستیم رد بشیم بالا سرمون صخره های بزرگ بود و زیر پامون سنگهای تیکه تیکه شده به دست بشر، حتی یه آقایی هم داشت بالا صخرهها مته کاری میکرد و ما سعی کردیم سریع رد بشیم و تا چیزی به سروکله مون نخوره. واقعا که منظره ناراحت کنندهای بود و حسابی دلم سوخت. خلاصه که رفتیم جلوتر. مسیرمون خیلی راحت بود و واقعا خستگی نداشت. توی کل مسیر امیرعلی و ادیب در حال به رخ کشیدن چاقو هاشون بودن که این خودش خیلی بامزه بود. چاقو ادیب یه چاقو مشکی 30 سانتی بود و چاقو امیرعلی که سم خالص بود یه چاقو 15سانتی باقابلیتها و کاراییهای مختلف نون بر، اره، درباز کن، چاقو، پوست کن و.. . از اونجایی که مسیرمون خیلی خوشگل بود پس وایسادیم و با شیطنتهای امیرعلی و ادیب چنتایی عکس خوشگل گرفتیم. ادیب معتقد بود باید ده تا عکس پشت هم گرفت تا یکیش خوب در بیاد و امیرعلی میگفت نه، یه ژست قشنگ با یه ویو خوب بعد عکس بگیر. که خب منم با این حرف امیرعلی کاملا موافقم. هوا به شدت عالی بود، خنک، تمیز، قشنگ، صدای دائمی آب از اول مسیر کنار گوشمون واقعا منحصر به فرد بود. دیگه تقریبا رسیده بودیم به آبشار که یه جوی آب جلومون بود که میتونستیم عین انسانهای محترم از بالای این جوی و توی مسیر صاف بریم، ولی خب از اونجایی که ما انسان های غیرعادی هستیم و همیشه با دنبال متفاوت بودن (تفاوت را با ما حس کنید) هستیم، ترجیح دادیم از توی آب بریم. توی آب سنگهای بزرگی بودن که میشد راحت روشون ایستاد و راه رفت البته به شرطی که از شدت لیز بودن سنگ ها سر نمیخوردیم توی آب. امیرعلی هی به ادیب تذکر میداد که ادیب مواظب گوشی باش گوشیم بیافته توی آب گوشیت میکنم. آخه ادیب داشت فیلم میگرفت. البته مسیر سخت و عجیبی نبود فقط خیلی سر بود. و در آخر رسیدیم به آبشار زیبای رندان. از همون جا صدای موزیک و شادی مردم به گوش میرسید که خب من و امیرعلی با ایم موضوع مخالفیم، هرجا که میریم ترجیح میدیم که فقط صدای طبیعت باشه و موزیکی نباشه تا بتونیم یه ذره آرامش بگیریم و حالمون خوب بشه (البته این یه موضوع کاملا سلیقه ایه). رفتیم قاطی مردم کنار آبشار. واقعا قشنگ بود، اصلا هرچی بگم کم گفتم. یه آبگیر کوچیک پایین آبشار بود که خیلی دلمون میخواست بپریم توی آب ولی خب هوا سرد بود و لباس اضافه همراه خودمون نداشتیم. یه مقدار نشستیم کنار آب و کلی از قشنگی هاش لذت بردیم و بعدم اومدیم روبرو آبشار زیر انداز انداختیم به صرف صبحانه. چایی دم کردیم و نیمرو مشتی زدیم و در طول آماده سازی صبحانه کلی گفتیم و خندیدیم و کیف کردیم. یه جا ادیب سوال پرسید که ب نظرتون سریع ترین انسان دنیا سرعتش چقده؟ و من خیلی یهویی و با هیجان زیاد گفتم 300 کیلومتر. جفتشون یهو رفتن توی شوک. ادیب به امیرعلی گفتش من به شما تبریک میگم، چون با کسی دارید زندگی میکنید که انقدر ذهنیت مثبتی داره حتما زندگی خوبی خواهید داشت. (آمین) یوسین بولت از ذهنم نمیگذشت که کسی راجع بهش فککنه که میتونه با سرعت 300 کیلومتر بدوئه.
در حال صبونه خوردن بودیم که دوتا سگ گنده اومدن کنارمون نشستن و مام از غذامون دادیم بهشون و کلی بازی کردیم باهاش، امیرعلی لقمه میگرفت پرت میکرد و سگام میپریدن رو هوا میگرفتنش. خلاصه جمع کردیم و یواش یواش برگشتیم. توی این سفر من با یه کلمه جدیدی آشنا شدم به اسم *اللری*.
داستان از این قراره که همش ادیب ازین کلمه استفاده میکرد و آخر پرسیدم یعنی چی؟ که گفت ینی پا زدن یهویی و حرکات عجیب غریب در آوردن، پرسیدم کجاییه این کلمه ؟ گفت ریشه خاصی نداره، مثلا داری توی عروسی میرقصی یهو مغزت بهت دستور میده که هی زود باش اللری بزن!! و تو هم ناخودآگاه بدون هیچ کنترلی اللری میزنی. البته کلمه *اللر* به زبان ترکی یعنی دست. دیگه این کلمه افتاد سر زبون ما و همش ازش استفاده میکردیم. مثلا از یه شیب میخواستیم بریم پایین میگفتیم اللری زنان بیا پایین. درکل که خیلی سفر خوبی بود و واقعا خوش گذشت ولی واقعا طبیعت خوشگلمون رو خراب نکنیم، آسیب نزنیم، اذیتش نکنیم. واقعا حیفه.
اگر علاقهمند به دیدن این اتفاقات به شکل ویدئویی هستی یا میخوای مسیر دسترسی دقیق این آبشار رو به صورت خلاقه در ویدئو ببینی حتما از طریق لینک زیر وارد چنل یوتوب فیل خاکستری شو و ویدئو سفر رو تماشا کن.
تماشای ویدئو سفر به آبشار رندان:
https://youtu.be/9jiHY52FBjs