در حال بارگزاری

آبشار شکرآب + مسیر دسترسی به آبشار شکرآب

آبشار شکرآب + مسیر دسترسی به آبشار شکرآب

آبشار شکرآب کجاست؟

آبشار شکرآب در نزدیکی روستای آهار در سمت فشم قرار گرفته. آهار به معنای آب و آسیاب فراوان است. در زبان مردم محلی این منطقه *او* به معنای آب و *هر* به معنای آسیاب است و ترکیب این دو کلمه *اوهر* علت نامگذاری این روستای زیبا شده. این آبشار در هر فصلی می‌تواند زیبا باشد، در فصل بهار درختان سرسبز و سایه‌هایی بر اثر برگ درختان، در تابستان باغات میوه مثل آلبالو، گیلاس، زردآلو، در پاییز برگ‌های زرد و نارنجی که جلوه زیبایی به مسیر القا می‌کند و در زمستان زمین پوشیده شده از برف.

روستای شکرآب در زمان قاجار به علت آب و هوای مطبوع، و وجود آب فراوان مانند بسیاری از بخش‌های این منطقه، محل شکار شاهان بوده. در نزدیکی آبشار در دامنه کوه قلعه دختر نیز آبشار چهل پله قرار گرفته که از دیگه جاذبه‌های دیدنی این منطقه است.

١٠ دقیقه قبل از رسیدن به آبشار شکرآب امامزاده طاهر و زاهد قرار گرفته که از نوادگان امام سجاد هستند و این امامزاده طبق اسناد تاریخی پیشینه ٨٠٠ ساله دارد. این امامزاده در دوره صفویه ساخته شده. این امامزاده امکاناتی نظیر بوفه، تخت برای استراحت و سرویس بهداشتی دارد که البته در فصل زمستان به حدی هوا سرد می‌شود که به علت یخ زدگی آب امکان‌ استفاده از سرویس‌های بهداشتی وجود ندارد.

در این منطقه قله‌هایی همچون قله آهار، قله قزقونچال و قله بارویک وجود دارد که در تمامی فصول قابلیت صعود دارند.

 

مشخصات کلی سفر:

۱-  شهر مبدا: تهران

۲-  فاصله آبشار شکرآب تا تهران: از ابتدای جاده لشکرک در اتوبان بابایی ۳۲ کیلومتر تا روستای آهار

۳-  مسیر دسترسی دقیق به آبشار شکرآب : شهر تهران، اتوبان بابایی، جاده لشکرک، گردنه قوچک، گذر از زربند، شمیران، کمرخانی، اوشان، میدان قبل از دادگستری رودباران قصران، ورودی به سمت روستای باغ گل و گذر از روستا‌های ایگل و آهار و در آخر روستای شکرآب.

۴-  تاریخ برگزاری برنامه: جمعه، ۱۲ اسفند ۱۴۰۱

۵-  مهلت اطلاع همراهی: تا ۴۸ ساعت قبل از سفر (گذشته)

۶-  ساعت برگزاری: ۶ و ۳۰ دقیقه صبح

۷-  مدت برنامه: یک روزه

۸-  قرار ملاقات افراد: گردنه قوچک

۹-  ظرفیت سفر: نامحدود

۱۰-  غذا و خوراکی: یک وعده صبحانه، تنقلات (تخمه، بادام، پسته، خرما، میوه و..)

۱۱-  وسیله نقلیه: هر فرد با ماشین شخصی

۱۲-  لباس: بلوز و شلوار گرم، عینک مناسب برف، کلاه آفتابی و پلار، کاپشن، پلار بیس، دستکش گرم، گتر ضدآب

۱۳-  تجهیزات: کوله کوهنوردی ۲۰ لیتری، کفش مناسب برف و ضدآب، پیکنیک کوچک، کتری، ظرف غذا، قاشق، چاقو، چنگال، ماهیتابه (در صورت داشتن غذاهای گرم کردنی)، آب (یک‌لیتر)، باتوم کوهنوردی (هر فرد دو عدد)، زیر انداز شخصی، ساعت، پاور بانک، لوازم بهداشتی شخصی.

۱۴- سرپرست و گرداننده: مسعود کاظمی‌پور و امیرعلی کاظمی‌پور

۱۵- وضعیت آب و هوای منطقه در زمان برگزاری: صبح آفتابی و خنک

۱۶- سایت‌های پیشنهادی و معتبر برای مشاهده دقیق تر آب و هوای منطقه در لحظه:

https://b2n.ir/d38055

https://b2n.ir/s58743

۱۷- موقعیت مکانی:

https://goo.gl/maps/4nakFhEDZaEJtSbMA

۱۸- امکان سفر و صعود انفرادی: توصیه نمی‌شود

۱۹-  هزینه سفر: این سفر هزینه‌ای به همراه نداشت

۲۰-  درجه سختی برنامه: متوسط رو به بالا برای افراد کم تجربه (در زمستان)

۲۱-  شرح مختصر مسیر آبشار شکرآب و چالش‌های سفر به آبشار شکرآب:

با گذر از روستا‌های اوشان، باغ‌گل، ایگل و آهار به روستای شکرآب می‌رسید که همان ابتدا افرادی از ورود شما با خودرو به روستا جلوگیری می‌کنند که چندان خوشایند نیست و باید ماشین رو در محلی نامعلوم کنار خیابان پارک کنید. و تقریبا 20 دقیقه تا روستا پیاده روی کنید. پس از رسیدن به روستا به یک میدان می‌رسید و بعد با یک پل از روخانه رد می‌شوید. مسیر در طول روستا عادی است و چالشی به همراه ندارد. البته بعد از گذشتن از روستا و رسیدن به پاکوب‌ها و مسیر خاکی شیب‌های تند شروع می‌شود که کمی خسته کننده است. در اسفند ماه مسیر کاملا سفید و پوشیده از برف است و در بیشتر مواقع راه تنها پاکوب برفی است و اگر گروهی جلوتر از شما نرفته باشد، تقریبا تا زانو داخل برف می‌روید که پیشنهاد می‌شود کفش گورتکس، گتر و باتوم با گل برف همراه داشته باشید. با ادامه مسیر به امام‌زاده‌ای می‌رسید و تقریبا 20 دقیقه بعد از امام‌زاده به آبشار شکرآب می‌رسید.

 

آب و هوا و پوشش گیاهی:

این منطقه پوشش انبوهی از گیاهان و درختان را در بر دارد. در مسیر آبشار درختان گیلاس و آلبالو خودنمایی می‌کنند. در این مسیر گیاهانی مثل گل گاوزبان، پونه کوهی و آویشن و ریواس نیز به چشم می‌خورند.

 

تجربه سفر:

امروز قراره بریم آبشار شکرآب در روستای آهار. اولین باره که می‌خوایم بریم و من (فاطمه) به شدت هیجان زدم.

من کلا همیشه واسه گردش و تفریح و برنامه‌های این‌چنینی هیجان دارم. برخلاف دفعه‌های قبلی که با زور و غر از خواب بیدار می‌شدم خیلی عجیب سر ساعت 4:45 عین فنر از جام بلند شدم. البته این رو هم باید در نظر بگیریم که دیشب نتونستم خوب بخوابم و همش کابوس دیدم. امیرعلی هم زود بیدار شد و شروع کردیم به آماده سازی و لباس پوشیدن و 5:30 حرکت کردیم سمت خونه حسین (یکی از دوستای امیرعلی) سوارش کردیم و راه افتادیم. وسطای راه الهام (یکی از دوستامون) بهمون اضافه شد و این دفعه دیگه واقعا راه افتادیم. هوا دیگه کم کم روشن شده و خیلی خنک و مطلوب بود.

رسیدیم گردنه قوچک (محل قرار همیشگی‌مون) و بله عموجان طبق معمول زودتر از همه رسیده. رضا پسرش رو نیاورده بود چون امتحان شیمی داشت و باید خودش رو آماده می‌کرد ولی به شدت دلش مونده بود که بیاد. بقیه بچه‌ها هم اضافه شدن ادیب، هلیا، سارا، مجید (9نفر بودیم). سوار شدیم و حرکت کردیم سمت روستای آهار (اینم بگم که توی مسیر از جلودی ورودی روستای کلوگان هم رد شدیم)

تقریبا 40 دقیقه توی راه بودیم و به روستا که رسیدیم اجازه ندادن با ماشین وارد بشیم و همونجا پارک کردیم و پیاده روی ما شروع شد. روستا یه بافت قدیمی داشت که ابتداش رو خیلی سعی در نوسازیش کرده بودن و یکی از جالب ترین چیزهایی که در بدو ورود دیدیم مسجدی بود که توش فیلم مارمولک رو بازی کرده بودن.

کنار مسجد یه مسیر بود که ما به اشتباه اون رو رفتیم و برگشتیم دوباره به مسیر اصلی. بخاطر فصلی که ما رفته بودیم (زمستان) درخت‌ها خشک بودن و برگی نداشتن تقریبا 1 ساعتی بود که پیاده راه رفته بودیم پس تصمیم گرفتیم کمی بایستیم و چیزی بخوریم. این خوراکی خوردن با شیطنت‌های ادیب و امیرعلی همراه بود. دوباره حرکت کردیم. زمین پوشیده از برف بود و یه مقدار راه رفتن واسم مشکل بود بخاطر اینکه هر قدمی که برمی‌داشتم واقعا نمی‌دونستم کجا پا میذارم و ممکن بود پامو بذارم لبه پرتگاه. (من قبلا این مسیر رو نیومده بودم و اطلاعی از امنیت مسیر نداشتم).

یه جاهایی از مسیر مشخص بود که کجا پا می‌ذاریم ولی یه جاهایی واقعا انقدر برف پراکنده بود که نمی‌شد تشخیص داد راه اصلی کجاست. دیگه نزدیکای امامزاده بودیم که یهو یه قدم اشتباه برداشتم و تا کمر رفتم توی برف. رسما گیر کرده بودم. پامم زیر برف نمیدونم به چی گیر کرده بود که بعدا که اومدم بیرون دیدم یه سری فنس‌ و سیم بریده شده هستن که روش برف گرفته بود و مشخص نبودن. خلاصه به هر سختی بود و منو کشیدن بیرون و متوجه شدم بلللله، شلوارم گرفته به فنس‌ها پاره شده.

یه مقدارم ساق پام زخم شده بود ولی خب اون قدری عمیق و کاری نبود. رسیدیم امامزاده و استراحت کردیم. صبحانه مفصلی خوردیم که طبق معمول امیرعلی نیمرو درست کرد. داخل امامزاده رو تخت چیده بودن و در ازای مقدار پولی اجاره میدادن که خب ما تصمیم گرفته بودیم توی خود حیاط بشینیم. سرویس بهداشتی هم داشت اما بخاطر سردی هوا و برف زیاد تمام آب‌ها یخ زده بود حتی برای ورود به سرویس هم باید به سختی داخل می‌رفتیم، چراکه کاملا برف به شکل شیبدار پله‌هارو پوشانده و یخ زده بود باید ازش سر می‌خوردیم بریم داخل سرویس.

جمع و جور کردیم و راه افتادیم سمت آبشار شکرآب. از امامزاده تا آبشار 10 دقیقه راه داشتیم ولی خب بخاطر برف زمانمون دو برابر شد حتی یه جایی کوله ادیب که نمی‌دونم چرا دستش بود، ول شد و سر خورد رف پایین و مجبور شد بره پایین و بیارتش.

و بلاخره آبشار زیبای شکرآب نمایان شد. رفتیم کنار آبشار و کلی عکس قشنگ گرفتیم و کلی ازش استفاده کردیم. ولی خب خیلی نمی‌شد اونجا ایستاد بخاطر اینکه خیلی لیز بود و اون چند دقیقه‌ای هم که وایساده بودیم به کمک باتوم هامون بود. و در اخر برگشتیم و واقعا خوش گذشت. این رو هم بگم که کل مسیری که تعریف کردیم رو مثل همیشه فیلم گرفتیم و داخل چنل یوتوب آپلود کردیم. خیلی به ما کمک می‌کنید اگر ویدئو رو تماشا کنید و چنلمون رو سابسکرایب کنید.

تماشای ویدئو سفر به آبشار شکرآب در یوتوب:

 https://www.youtube.com/watch?v=y11Mlcz6aNg 

 

انصراف از نظر
نظرات
18/01/1402 08:16 ب.ظ
چ جالب،کاش منم بودم باهاتون
19/01/1402 11:32 ق.ظ
امیدوارم بتونیم تو سفر‌های بعدی در خدمتتون باشیم. برنامه‌ها داخل کانال تلگرام و پیج اینستاگرام یک هفته قبل یا زدتر گذاشته میشه. از اونجا میتونید چک کنید و به ما خبر بدید که میاید یا نه
خانه
دسته ها
جستجو
0 سبد
پروفایل
بیشتر
تماس
دسته بندی ها
فیل خاکستری